زندگی مازندگی ما، تا این لحظه: 18 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
انتظار من برای امدنتانتظار من برای امدنت، تا این لحظه: 18 سال و 2 روز سن داره
شیواشیوا، تا این لحظه: 37 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

نبودن تو یعنی...

اولین دوست وبلاگی من بدرود

چه سخته باور نبودت آسمونی کوچک، دوست کوچولوی من که دستاتو تو شبهای احیا و عزاداری برای مادرشدن من بالا بردی چطور باور کنم نبودنت رو؟ نمیدونم کی و چطور مهر شما دو تا فرشته زیبا به دلم نشست که همیشه جویای حال و احوالتون بودم و تنها دوستای کوچک وبلاگی من بودید که رابطمو باهاتون از همون سرآغاز نوشتن مامان الهام حفظ کردم. چقد برام مثل خواهرزاده هام عزیز بودی کیارش نازنین. از چند روز قبل که الهام عزیزم این خبر سیاه و بهم داده تو شوکم و نمیتونم باور کنم. تا به حال پرکشیدن هیچ دوست مجازی اینقد منو بهم نریخته بود. اما الان که فکر میکنم میبینم مرگ گریز ناپذیره و یک حقیقت محض و غیرقابل انکاره. الهام عزیزم به خود خدا قسم که خدایی که کیارش و بهت داد و خو...
26 مرداد 1395

چرا هیچ دری به روی ما باز نمیشه؟

دو ماه دیگه عمر زندگی من و همسر به دوازده سال تمام میرسه. نمیخوام تکرار مکررات کنم اما واقعا هیچ دلخوشی ندارم. الان که اینجا نشستم و دارم چشمای خیسم و پاک میکنم همزمان به خیلی چیزا فکر میکنم به فشاری که صابخونه بهمون میاره و هر روز یه بهانه بنی اسراییلی میاره که وادارمون کنه خودمون بریم اخه کجا بریم وقتی دو ماه دیگه به کل از این شهر باید بریم و دست خودمون نیست که این دو ماه و اینجا بمونیم. هر کسی معنی شغل دولتی و بدونه اینو میتونه درک کنه. از طرفی ماشینمونو که میخوایم بفروشیم وقت شوهرم کامل گرفته میشه 19 شهریور امتحان بورد داره و خیلی عقبه امتحان ارتقاشم با اینکه خیلی خوند خراب کرد چون واقعا فکرش درکیر مسائل زیادی بود بزرگترینش فشار مالی بود...
5 مرداد 1395
1